خرید
امروز همسری رو رسوندم اداره و ماشین رو گرفتم و رفتم خرید.کلی کار داشتم کارای بانکی و کلی خرید برای خونه معمولا وقتی از مسافرت میایم خیلی چیزها نداریم و باید بخریم.ساعت 8:30 رفتم که خیابونا خلوت تر باشه و زودتر کارام رو انجام بدم. خیلی خوب بود خرید کردن همیشه برای من حس خوبی داشته هر چند برای خود خودم نبود اما همون ها هم حس خوبی داشت فقط خرید باشه حالا خرید هر چی.جالبه بعدش هم کلی ناراحت میشم که چرا اخه اینهمه پول خرج کردم هههههه. اصلا و ابدا هم اهل پس انداز کردن نیستم همین طور اهل طلا خریدن ولی تا دلتون بخاد اهل خرید انواع لباس و صد البته مانتو.باید رو خودم کار کنم توی یکی از کتابهای روانشناسی خوندم که نوشته بود وقتی من...
نویسنده :
مامان یک فرشته
16:15