پرواز فرشته کوچولوپرواز فرشته کوچولو، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره

پرواز یک فرشته

عروسی

همیشه عاشق این بودم که نامزد که شدیم جناب نامزد با ماشین بیاد دنبالم بریم بیرون و موقع برگشت برسونه منو و  جلوی خونه کلی تو ماشین بشینیم و حرف بزنیم و دلمون نیاد از هم جدا بشیم. اخرش چشم تو چشم هم  با یک بوسه یواشکی خداحافظی کنیم..... اما این اتفاق هیچ وقت نیوفتاد چون من و همسر در یک شهر نبودیم و چون فامیل بودیم خونه ما بود وقتی میومد با هم بیرون میرفتیم و ا هم میومدیم خونه اون هم بدون ماشین فکر میکنیم 5 -6 سالی هست فیلم عروسیمون رو نگاه نکردیم شما چطور؟ *** دیشب عروسی بودیم
28 تير 1396

25 تیرماه

امروز پنجمین سالروز تولد دخترک اسمانی من هست و سومین تولدی که نیست..... نمی دونم کی دوباره قراره ببینمت نزدیکه اون روز یا دور ولی قلب من دیگه تحمل نداره دخترم دیشب سه بار خوابت رو دیدم چقدر دلبری میکردی اولین خواب داشتی به بابایی میگفتی بابا چرا از اداره میای خونه دست نمیدی توی خواب داشتم برای این همه دلبریت غش میکردم از خواب پریدم و گریه کردم و دوباره خوابیدم و دوباره و سه باره خوابت رو دیدم ..مرسی عزیزم که به خوابم میای کاش تو خواب بدونم دیگه نیستی تل محکم بغلت کنم تلافی این دو سال و چند ماه رو جبران کنم اما دلتنگیم زیادتر از این حرفاست..... امروز نمی تونم بیام پیشت مامان اما پنج شنبه میام و کیک تولدت رو میارم..... تولدت مبارک دختر...
25 تير 1396

زن و شوهر بودن مسئله این است

ما الان در مسافرت به سرمیبریم...اما اینو بگم که من اصلا یادم نبود که بایدشناسنامه همرامون باشه...فقط کارت شناسایی داشتیم و البته برای کاری پاسپورت...اما توی هیچ کدوم اینا مشخص نمیشه من و جناب همسر دوازده ساله که زن و شوهریم..به همین خاطر صاحب هتل اجازه اقامت نمیداد و از ما اصرار از ایشون هم انکار....خلاصه چون یکی از همکارهای همسر هم بود مجبور شدیم که اینجوری وانمود کنیم که اون دو تا اقا توی یک اتاق هستن و من هم توی یک اتاق...خدایی با نگاه کردن به ادمها میشه فهمید دیگه این چه قانون مسخره ای هست....کسی اگر بخاد کاری انجام بده راهش رو پیدا میکنه...شنیدم توی تهران خونه هایی هست که به این جور ادمها راحت یک شبه اجاره میدن....حالا فکر کنید ما رفتیم...
19 تير 1396

مسافرت

همسر یک مسافرت کاری داره به ارومیه و ناچارا من هم میرم همراش به علت اینکه نرم باید یک هفته تنها باشم..... اول قرار بود با ماشین خودمون بریم ولی دوری و مسافت 1700 کیلومتری باعث شد قید ماشین رو بزنیم امروز ساعت 2 بلیط داریم و یک هفته ای نیستیم نمیدونم بدون ماشین و با توجه به اینکه همسر کار داره میشه جایی رو بریم بگردیم یا نه به هرحال باید رفت ***این روزها یک فکری به شدت ذهنم رو مشغول کرده ***دیشب فیلم رگ خواب رو رفتیم سینما و دیدیم اصلا قشنگ نیست حیف وقت
17 تير 1396

در غیاب او

چند روزی همسر ماموریت بود و من تنها بودم مواقعی که نیست من میرم خیابون گردی البته دو روزی رو هم رفتم خونه مادرشوهر که کلی کار کردیم البته برای خودم اب غوره درست کردیم مربا البالو و شربت بگیر تا سبزی برای خورشت..چون اونجا خونشون ویلایی هست راحت تر میشه اینکارها رو انجام داد.از حق نگذریم مادرشوهر خیلی مهمون نوازن و خوب بود..   ​کل خانواده همسر کمر بستن تا برادر کوچکتر رو راضی به ازدواج کنن.برادرشوهر الان 34 سالشه اما اصلا راضی نمیشه و میگه با این حقوق از پس اداره زندگی برنمیام.ان شاالله که همسر خوبی نصیبش بشه و صد البته جاری خوبی برای ما ....چون فوق العاده پسر خوبیه الان اگر از اون مسافرت عروسی پسرعمه بگذریم که یک روز...
11 تير 1396

صبر

من ادم صبوری هستم ممکنه از درون داغون بشم اما بروز نمیدم و خیلی از دوستان و اشنایان معتقدند من خیلی صبورم در خیلی از موارد....اما گاهی وقتها میبینم این صبوری به ضررم تموم میشه و اگر اینقدر صبور نبودم شاید الان خیلی چیزها داشتم یا کلا زندگیم طور دیگه ای بود نمیدونم.......... یک نمونه سادش همون مورد دکتر رفتن و پیگیری کارهامون هست که اگر صبور نبودم شاید تا الان انجام گرفته بود گاهی وقتها به شدت از خودم عصبانی میشم **بعد از چهار روز اشپزخونه بهم ریخته من مرتب شد
29 خرداد 1396

تولد

فردا سی و سومین سالروز تولدم هست.بعد از گذر از سی سالگی ادم خیلی با تولدش خوشحال نمیشه مخصوصا اینکه موضوع بچه هم ربط مستقیم به سن و سال داره...اما به قول رامبد جوان این تنها سی و سومین سالگرد تولدم هست و دیگه تکرار نمیشه **از یک هفته پیش همسر رو با وجود دغدغه زیاد مجبور کردم بریم دنبال خرید یخچال و ایشون هم عنوان کردن یخچال میگیریم به عنوان کادو تولد و من هم قبول کردم.چون خیلی از زحمتهام رو کم میکنه و برامون خیلی واجبه **سرگیجه همسر همچنان پابرجاست و این ماه در حدود یک تا یک ونیم میلیون خرج  دکتر و عکس و ازمایش کردیم و تمام دکترها گفتن مشکلی نیست پس این سرگیجه علتش چیست رو نمیدونیم.البته با کمی سرچ شک کردیم که ممکنه عفونت سین...
25 خرداد 1396