سال جدید

1395/1/21 15:24

332 بازدید

اشتراک گذاری

روزها در گذرند و ما کار خاصی نکردیم.تصمیم گرفتم امسال هم وقتم رو با کلاسهای مختلف پر کنم شنا و کلاس زبان در اولویت هستن.تا ببینیم چی پیش میاد.

خداکنه امسال همه به آرزوهاشون برسن و هیچ کس حسرت به دل نمونه.ان شاالله همه سالم و سلامت باشند و کسی کارش به بیمارستان ها نرسه.یکی از آشنایانمون کارشناس بیمه هست میگفتن عید امسال یک پلاستیک پر دفترچه فوتی داشتن اونم به خاطر اینکه یکسری دکتر بی وجدان یکماه ول می کنن و میرن سفر خارج

حتی می گفت یک خانوم حامله با درد آپاندیس میاد بیمارستان اما رزیدنت های نابغه فکر می کنن درد زایمان هست و آمپول فشار میزن و اون خانوم میره تو کما.لطفا با دلهای پاکتون براش دعا کنید و انرژی های مثببتون رو براش بفرستین.

خدایا عاقبتمون رو ختم به خیر کن.

پ. ن. اگه به منم می گفتن فرق درد زایمان رو با دردای دیگه بلد بودم اخه آدم عاقل یک سونویی .آزمایشی یک معاینه ایی....چقدر بی سوادی تو کشور موج میزنه.اونوقت میگن ایرانیها نابغه ان.نمی دونم اینو کی گفته و از کجاش در اورده

پسندها (1) پسندیدم

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (14)

marzi
21 فروردین 95 22:31

سلام دوست عزیز. خوبی؟ سال نو بر تو مبارک. جای دختر گلت خالی نباشه. ان شالله سال دیگه با بچه های سالم صالح سر سفره هفت سین بنشینی. راستی من تو رو نمی شناسم؟؟!! حس میکنم قبلا وبلاگم اومدی. اون یکی وبلاگم. درسته؟؟ تو مامان اون فرشته ای نیستی که بیماری کلیوی داشت و با نام یک دوست برام پیغام میذاشت؟ تونستین با پی جی دی دنبال رفع مشکل برید؟؟

مامان یک فرشته
پاسخ

سلام عزیزم.ممنون. اره میومدم وبلاگت هنوز هم خواننده وبلاگت هستم ولی بعضی وفتها حس و حال نطر گذاشتن نیست .کم لطفی منو ببخش.دقیقا درست گفتی.نمی دونم برای ما میشه از این روش استفاده کرد یا نه.ولی ما هنوز ازمایش ژنتیک ندادیم که ژن معیوبش مشخص یشه

marzi
21 فروردین 95 22:32

راستی لینکت میکنم.

مامان یک فرشته
پاسخ

ممنون عزیزم

پریسا
22 فروردین 95 7:44

سلام خیلی خوبه آدم مشغول شه با کلاس های هنری ولی من حوصله ش و ندارم بیشتر دوست دارم خونه باشم واااای چه بد بیچاره زنه!!!

مامان یک فرشته
پاسخ

سلام پریسا جون.اره خیلی خوبه .امتحان کن منم اولش اصلا حوصلشو نداشتم مخصوصا اینکه تنها بودم.اما بعد از رفتن خیلی خیلی خوشم اومد توی روحیم هم خیلی موثر بود اخه من قبل از عید یکسری کلاسهای آشپزی و چرم دوزی رفتم.البته منهای سوالاتی که بعضی ها در مورد بچه ازت میپرسن

فافا
24 فروردین 95 10:16

فرشته ی عزیزم دلم به درد میاد وقتی می بینم چطور داری با کلمه ها بازی میکنی و غمی رو توی سینه نگه می داری. غم بزرگی است... عزیزدلم نازنین دخرت رو بسپار به همون خدایی که یه روز اونو بهت هیده داد... و ازش بخواه که دخترت رو بابدنی سالم بهت برگردونه.

مامان یک فرشته
پاسخ

ممنونم فافای عزیز ببخشید که ناراحتت کردم.ممنون از همدردیت.نمی دونم یعنی اون روز میاد؟؟؟ برات بهترین ها رو آرزو میکنم

بهار زیبا
24 فروردین 95 13:31

نمیتونم دقیقا اون غم سنگینی رو که از خوندن پست هات به قلبم نشست رو دقیقا توصیف کنم .. فرشته جون واقعا میگم ..انقدر از خوندن نوشته هات متاثر و غمگین شدم که اشک همراهم بود توی تمام مدتی که وبلاگت رو خوندم که فقط یه مادر میتونه بفهمه چقدر نبود بچه زجر اور و سخته .. من بهارم و یه پسر 11ماهه دارم و میفهمم بچه چقدر برای مادر عزیزه ... گاهی که باباش میبرتش خونه مامان بزرگش که یه دو ساعتی ببیننش و از دلتنگی در بیان من مثه مرغ سرکنده میشم و دستم به هیچ کار نمیره تا دوباره بیاد بغلم .. انگار که غم عالم تو دلمه ... خدا بهت صبر بده به زودی زود دامنتو سبز کنه عزیزم ...با دل شکسته ات واسه من و پسرم دعا کن ... میبوسم دل داغ دیده ات رو..

مامان یک فرشته
پاسخ

مرسی بهار عزیزم که به من سر زدی.ان شاالله خدا پسر کوچولوی نازت رو بهت ببخشه و دامادیش رو ببینی.بازم به ما سر بزن

راستی اسمم فرشته نیست.منظورم مامان یک فرشته بود

ریحانه
25 فروردین 95 15:30

سلام مامان فرشته چندروزمونده بودبه سال تحویل داداشم ایناتصادف کردن پسرکوچولوی دوسال ونیمه شون فوت کردخیلی سخت بودبرای من که فقط یک عمه بودم خدامونده مادرش چی کشیدداداشم موهاش سفیدشد بچه ای که خدابعدهشت سال داده بودبهشون شایدفکرکنی دوروغ بگم اماسالگردفوت پسرداداشم خانوم داداشم حتی نتونست سرمزاربیاد آخه دوتاتوپ قلقلی توشکمش بودن دوقلوهاالان سه سالشونه خداصبرمیده بهت عزیزم

مامان یک فرشته
پاسخ

سلام ریحانه جون.ناراحت شدم از رفتن برادرزادت و خیلی خیلی خوشحال که خدا به جاش دو تا داده.امیدوارم دو قلوها رو خدا بهشون ببخشه.همش فکر میکنم اگر ده تا هم بچه داشته باشم جای دخترم رو برام پر نمیکنن.راضیم به رضایش

الهه
25 فروردین 95 18:42

سلام عزیزم خوبی من الهه هستم یکی از دوستای فافا جون اولین باری که وبتو دیدم دیروز بود عزیزم نمیدونم چی بگم ان شاءالله که خدا یه نی نی سالم بهت بده ان شاءالله

مامان یک فرشته
پاسخ

سلام الهه عزیزم.ممنونم که اومدی

الهه
1 اردیبهشت 95 11:07

سلام عزیزم خوبی کاری نکردم عزیزم وظیفه اس وقتی اون روز وبتو خوندم اشکم سرازیر شد دست خودم نبود الانم که دارم برات نظر میزارم اشک تو چشمام حلقه زده ان شاءالله که خدا یه نی نی سالم بهت بده

مامان یک فرشته
پاسخ

سلام.ممنونم ان شاالله که همیشه دلت شاد باشه.مرسی دوست خوبم

پریسا
1 اردیبهشت 95 12:31

مامان یک فرشته
پاسخ

الهه
4 اردیبهشت 95 14:52

سلام عزیزم خوبی ممنونم به همچنین

مامان یک فرشته
پاسخ

سلام ممنونم مهربون

پریسا
5 اردیبهشت 95 18:45

مامان یک فرشته
پاسخ

سیمرغ
6 اردیبهشت 95 13:07

سلام فرشته جون خدا به حق این ماه عزیز دلت رو شاد کنه و هر آرزویی در دل داری براورده کنه عزیزم شاید باور نکنی لحظه ایکه داشتم برات دعا میکردم صدای اذان اومد خدا رو قسم میدم به همین وقت عزیز که هر چه زودتر با خبرای خوب و خوش بیای خوشحال میشم به منم سر بزنی و با هم تبادل لینک داشته باشیم

مامان یک فرشته
پاسخ

سلام دوست خوبم ممنونم که با دلت پاکت بدون اینکه منو بشناسی دعا کردی.با کمال میل لینکت کردم

♡ نسیم جون ♡
6 اردیبهشت 95 14:04

سلام ببخشید که خیییییییییلی وقته بهت سر نزدم

ایشالله به حق این روزای عزیز ماه رجب خدا توی این سال بهت یه نی نی ناناز بده

آمین...

مامان یک فرشته
پاسخ

سلام نسیم جون. خوبی؟مرسی.ممنون که احوالمون رو میپرسی

مامان علی
25 اردیبهشت 95 10:42

سلام دوست عزیز.خدابهتون صبربده. داغ سختیه اما خدا حتما بهترشو براتون در نظر داره میدونم خیلی ناراحتین.امااین دلیل نمیشه کشورمون رو زیر سوال ببرین اشتباهات پزشکی همه جای دنیا پیش میاد.اگر ما خودمون کشور و نخبه هامونو زیر سوال ببریم از دشمن چه توقعی داریم؟

مامان یک فرشته
پاسخ

سلام.ممنون دوست خوبم.عزیز دلم من رو هوا ایراد نگرفتم اینها چیزهایی بود که من با چشم خودم دیدم.یک ضرب المثلی هست که میگه با حلوا حلوا دهن شیرین نمیشه.بازم بهمون سر بزن

پرواز یک فرشته

سال جدید

نظرات (14)

مطلب بعدی

مطلب قبلی