غمگینم
این روزا خیلی غمگینم نمیدونم چرا هیچ چیزی خوشحالم نمیکنه در اوج شادی هم یادم میاد که غمی دارم بی پایان حتی حال و هوای خونمون هم ،حال و هوای عاشقانه قبل نیست انگار من و همسرم هم عوض شدیم.خیلی بده که ادم انقدر تودار باشه نتونه حرفش رو راحت بزنه و همش توی خودش بریزه.کاش می تونستم راحت حرف بزنم.کاش کسی بود که راحت باهاش درد ودل میکردم و زار زار گریه میکردم بدون اینکه نگران این باشم که از غصه من غصه دار میشه خدایا مددی.....
نویسنده :
مامان یک فرشته
9:30