کلاس آشپزی
دارم خودم رو با یک چیزایی سرگرم میکنم یکیش کلاس آشپزیه برای چند ساعتی سرگرمم و باعث میشه کمتر فقط کمی کمتر فکر کنم فیلم هم در این مدت یکی دیگه از سرگرمی هام شده با اینکه من اصلا اهل فیلم و سریال و این چیزا نبودم اما این روزا بهش پناه میبرم ولی همه اینا باعث نمیشه روزی حداقل یک بار رو یاد دردونه ام نیوفتم و اشکام سرازیر نشه من کلا ادم ساکت و ارومی هستم اما این داغ باعث شده جوری گریه کنم و فریاد بزنم که میگم الانه که همسایه ها بیان در بزنن ببینن چه خبر شده.گاهی شبها هم با همسری پنج ماه گذشت ولی اندکی از حس و حالم تغییری نکرده از قدیم که میگفتن خاک سرده خدایا یعنی سردی این خاک هم از ما دریغ میکنی............ امیدوارم همیشه شاد باشین...
نویسنده :
مامان یک فرشته
15:49