پرواز فرشته کوچولوپرواز فرشته کوچولو، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه سن داره

پرواز یک فرشته

تنبیه

این دو سه روز تعطیلی یک روز که خونه برادرشوهر دعوت بودیم ساعت 11 رفتیم و تا 7 بعدازظهر اونجا بودیم پانتومیم بازی کردیم کلی خندیدیم و خوش گذشت .دیروز هم هوا اینجا خیلی خوب شده بود و بعدازظهر تصمیم گرفتیم بریم پارک یکم تنیس بازی کنیم.یکم بازی کردیم و یکم هم دور پارک قدم زدیم موقع برگشت یک دکتر روانشناسی رو دیدیم که هم از کلاس هایی که از طرف اداره برای همسر گذاشته بودن رو درس میداد و همسر رو میشناخت هم بعد از اینکه از طرف همسر تعریفش رو شنیدم من کلاس هاش رو توی فرهنگسرا میرفتم و از اونجایی که حافظه بسیار قوی ای داره ما رو شناخت.بعد از احوالپرسی اولین کلمه ای که از من پرسید این بود:بهت میگه دوست داره؟ منم رو راست گفتم نه مگه اینکه من بگم ایشو...
21 بهمن 1397

ما هستیم

این روزا در واقع با دور تند برای من داره میگذره اول بهمن رفتم و دوسه روزی همسر اومد و پانزدهم بهمن برگشتیم عملا یعنی هیچی از گذر بهمن نفهمیدم.همیشه خونه تکونی من از بهمن شروع میشد اما امسال هنوز شروع نشده.البته دلیل دیگه ای هم داره.همسر داره تغییراتی توی شغلش میده و از اول اسفند به احتمال زیاد دیگه نره سر شغل قبلی و کار جدیدش تقریبا دور ایران هست و باید خونه به دوش باشیم .یکم استرس زاست چند وقتی دو تا کار رو با هم انجام میداد اما میگه دیگه الان نمیشه و باید قید یکیش رو بزنه.البته کار دوم بیشتر برنامه نویسی هست.نمیدونم چی پیش میاد دوم هم اینکه داداش کوچولوی من داره میره سربازی اول اسفند عازم هست و اگه بشه میخاد دو ماه تمدید کنه بنا به دلای...
17 بهمن 1397

اب و هوا

همه جا برف و بارون اومده و هوا سرد شده اینجا امروز و دیروز ماکزیمم هوا 18 درجه بود میشه گفت بهار بهار اخ چقدر دوست داشتم میرفتم توی برف ها و کلی لباس میپوشیدم و یک چای داغ میخوردم.  
25 دی 1397

دزد بازار

از موسسه زبان زنگ زدن که مدرکت اومده بیا بگیر صد هزار تومن هم هزینش میشه یا خدا.. هزینه چی مگه هر ترم پول نگرفتین تا حالا دو سه میلیون پول دادم بهشون حالا برای مدرک همون کلاسها هزینه یک ترم رو میخان.منم بهشون گفتم هروقت لازمم شد میام میگیرم
17 دی 1397

فراموشی خاطرات بد

برای کم رنگ کردن خاطرات بد 1-از بین بردن تمام آثار بیرونی خاطرات بد مثلا فراموش کردن آن است. به طور مثال در صورتی که فرد از یک تصادف خاطره بدی دارد باید خودرویی که با ان تصادف کرده را بفروشد لباس ها و لوازم را تعمیر کند و عکس ها را از بین ببرد. اگر این خاطره بد در ارتباط با فرد دیگری به وجود آمده باید تا حد ممکن از دیدار و گفت و گو با آن فرد خودداری شود 2-عدم پرورش افکار منفی است به گونه ای که نباید با یادآوری خاطرات بد ، آن ها را گسترش داد. 3-از راه های اهمیت ندادن به افکار منفی این است که فرد در مواقع هجوم آن ها به ذهن، سریع ذهن خود را متوقف کند و با ایجاد حالت تنبیه آمار ورود این افکار به ذهن را کاهش دهد. 4-با نوشتن آن خاطر...
17 دی 1397

خواهر شوهر

امشب خواهر شوهر و مادرشوهر اومدن خونمون و یک تابلوی گل خوشگل اوردن و گفتن عکسهای رونیا رو جمع کن و به جاش این تابلو رو بزن و خودشون جمع کردن و تابلو جدید رو زدن...راستش بغض گلوم رو فشار میداد و اگه دسته خودم بود هرگز این کار رو نمیکردم اما همین که به فکرم بودن و برای ارامشم کاری کردن برام ارزش داشت... اما دخترم یادت همیشه و همیشه درقلبم هست و هیچ چیز و هیچ کس جاش رو پر نمیکنه
9 دی 1397

دانشگاه شهید باهنر کرمان

هفته پیش همسر به عنوان فناور برتر استان انتخاب شد و رفتیم دانشگاه باهنر و تجلیل شد ازش و جایزه گرفت.اما یک چیز قشنگ اونجا دیدم که خواستم برای شما هم تعریف کنم در سالیان دور یک زن و شوهری به نام اقای افضلی پور و خانم صبا به دلیل اینکه فرزندی نداشتن میخواستن دارایی شون رو صرف امور خیریه کنن که بعد از کمی پرس و جو متوجه میشوند که کرمان دانشگاه نداره و تصمیم میگیرند که در کرمان دانشگاه بسازند با وجود اینکه خودشون کرمانی نبودند. و فقط وفقط اننتظار داشتن که یک اتاقی در جلوی درب دانشگاه با اونها داده بشه که به قول خودشون رفت و آمد فرزندانشون رو ببینن و در نهایت بعد از مرگشون اونها رو در سردر دانشگاه دفن کنن تا خاک پای کسانی باشن که در راه علم...
5 دی 1397

هفته پیش

خوب یک هفته ای همسر ماموریت بود و من هم کوچ کرده بودم منزل مادرشوهر مهمونی دوستانه خواهر شوهر بود و بعدش هم شب یلدا اما همچنان من دچار دست درد و درهای شبه قلبی بود و اضطراب و استرس فراوون که نمیدونم از کجا سرچشمه میگرفت.وقتی نبضم رو خواهر شوهر گرفت بالای 120 تا میزد و همونجا زدم زیر گریه تا کمی ارومتر شدم.خواهرشوهرم هم کلی برام گفت که چرا باخودتون اینکارا رو میکنید چرا عکس های رونیا رو جمع نمیکنی چرا عکسش دایم رو گوشیته همین ها باعث میشه ناخداگاه توی ذهنت باشه و نتونی اون درد و رنج ها رو فراموش کنی و خودش بک گراند گوشیم رو عوض کرد.  و این شد که مجبور شدم برم دکتر قلب بعد از کلی معاینه و فشارخون و بعدش هم اکو گفت که خداروشکر قلب...
5 دی 1397